نگاهی به فعالیت مرکز گذری کاهش آسیب در خلازیل
زهرا بلندی
برای بگیر و ببند نیامدهاند. نه قصد ترک دادن اجباری معتادان را دارند و نه تخریب پاتوقشان برنامه اصلی آنهاست. با استقرار یک کانکس در محله خلازیل، ایستگاه خدمات کاهش آسیب راهاندازی کردهاند تا از طریق آن اقلامی مانند سرنگ و سوزن استریل، لوازم بهداشتی، پانسمان، دارو، لباس گرم، غذای گرم و… به معتادان و کارتنخوابهای ته خطی ارائه کنند و به مرور با جلب اعتمادشان، آنها را حمایت و تشویق کنند تا سبک زندگیشان را تغییر دهند و به شیوه بهتری زندگی کنند. برای آشنایی بیشتر با این مرکز گذری همراه با مجریان طرح به اینجا آمدهایم.
این کانکس در زمینهای بایر بوستان ۱۸۰ هکتاری انتهای بلوار شقایق، بعد از پل شهید کاظمی قرار گرفته است. فضا از طرف شهرداری منطقه ۱۹ تأمین شده، کانکس را اداره بهزیستی تهیه کرده و اجرای کار به عهده «سپیده علیزاده» و همسرش «حبیب بهرامی» است که سالهاست برای ارائه خدمات کاهش آسیب بهعنوان مددکاران اجتماعی در نقاط مختلف شهر تلاش میکنند. کار این مرکز گذری از چند ماه قبل با توزیع غذای گرم بین افراد ته خطی که در این محدوده از منطقه ۱۹ حضور دارند آغاز شد و مجریان طرح کمکم با جلب اعتماد این گروه، آنها را با خدمات دیگری مثل توزیع سرنگ و سوزن استریل، لوازم بهداشتی، پانسمان، دارو، لباس گرم و… نیز آشنا کردند.
ساعت ۱۲ ظهر است. مددکاران جوان غذا را روی اجاق گاز دم میگذارند و برای رسیدن به پاتوق ته خطیها و دعوت آنها برای صرف ناهار ما را همراهی میکنند. در بیابانی خالی از سکنه هستیم و با گذر از تپه ماهورها به گروه هدف نزدیک میشویم. مددجویان افراد مورد اعتماد این دسته هستند که جلوتر حرکت میکنند و مسیر ورود به مقر اصلی را برای ما هموار میکنند. منظرهای از گروههای پراکنده در حال استعمال مواد یا چرتزدن جلو رویمان است. مددکاران سراغ تکتک آنها میروند تا برای خوردن غذای گرم دعوتشان کنند. برخی نخستین باری است که در جریان ارائه چنین خدماتی قرار میگیرند و مات و مبهوتاند، اما برخی دیگر به محض ورود ما خود را جمع و جور میکنند و برای صرف ناهار به سوی کانکس پیش میروند.
مرد میانسالی که به خوبی علیزاده و تیمش را میشناسد با صدایی گرفته و خفیف میگوید: «خدا خیرشان بدهد. طی چند ماهی که اینها سراغ ما آمدهاند دیگر گرسنه نمیمانیم.» پسری جوان بدون اینکه سر را بالا بیاورد همانطور خمیده و سر به زیر میگوید: «قرص چرکخشککن به ما بدهید! » در بین جمعیت غالب مردان، بانویی جوان که انگار در این بین به خوبی از پس خودش بر میآید به سمت ما آمده، کمی محکمتر از دیگر افراد میگوید: «ما نیازمند لباس، غذا، حمام و سرویس بهداشتی هستیم. به خدا ثواب دارد. ما اگر حمام داشته باشیم نمیگذاریم قیافههایمان به این روز بیفتد.» وقتی از او سؤال میکنیم که تصمیمی برای بازگشت به زندگی بهتر دارد یا خیر، نه تنها او بلکه چند نفر دیگر از افراد حاضر با همان صدای از ته چاه و نالان، میگویند: «چرا نباید دوست داشته باشیم؟ ما فقط خستهایم. نمیدانیم اگر روزی اعتیادمان را ترک کنیم باید کجا برویم و چه کنیم.»
لباس گرم و پتو نیاز ضروری ماست
زوج مددکار سالهاست که در حوزه کاهش آسیب فعالیت میکنند و این بار برای فعالیت در این زمینه پاتوق خلازیل را انتخاب کردهاند؛ سپیده علیزاده مدیر مؤسسه کاهش آسیب نور سپید هدایت و حبیب بهرامی مدیر مؤسسه کاهش آسیب سیمای سبز رهایی را میگوییم. علیزاده بانوی ۳۸ سالهای است که فعالیتش را در این زمینه از سال ۱۳۸۸ با هدف خدمترسانی به معتادان و کارتنخوابهای ته خطی و پیشگیری از مبتلا شدن آنها به هپاتیت و اچ. آی. وی زیر نظر اداره بهزیستی آغاز کرده است. او درباره حضورش در ایستگاه خدمات کاهش آسیب اینگونه میگوید: «ایجاد مرکز گذری کاهش آسیب ایده سازمان بهزیستی است و با تهیه و توزیع کانکس در نقاط مختلف شهر امکان ایجاد چنین جایی را فراهم میکند.» علیزاده با اشاره به اینکه از اردیبهشت سال جاری کانکس توسط اداره بهزیستی در اختیارشان قرار گرفته و با تأمین فضا از سوی معاونت اجتماعی شهرداری منطقه ۱۹، کار را در محدوده خلازیل آغاز کردهاند، میگوید: «این منطقه به دلیل قرارگیری در حاشیه شهر و داشتن فضای بایر بسیار، به یکی از بزرگترین پاتوقهای مصرفکنندگان موادمخدر تبدیل شده است که با ایجاد چنین مرکزیدرصدد کاهش آسیبهای این محدوده هستیم.»
او با اشاره به اینکه کارشان با توزیع غذای گرم آغاز شده و به مرور زمان توزیع اقلامی مانند سرنگ، پانسمان، دارو و… را نیز شامل شده است، میگوید: «حمام و سرویس بهداشتی از عمده نیازهای این افراد است که با مشارکت شهرداری منطقه ۱۹ قرار است بهزودی در اینجا راهاندازی شود.» تهیه اقلام و غذای این مرکز گذری بیشتر با مشارکت شهروندان خیّر تأمین میشود. این موضوعی است که علیزاده با اشاره به آن میگوید: «به دلیل وضعیت اقتصادی نامناسب مردم و شرکتها در روزهای همهگیری کرونا، این زمستان موضوع مشارکت اجتماعی زیاد پررنگ نیست و آنطور که باید از شهروندان کمک دریافت نمیکنیم. لباس گرم و پتو عمدهترین نیازهای ما در این ایستگاه است و از خیّران تقاضای همکاری برای تهیه این اقلام را داریم.»
در تلاش برای ایجاد یک سرپناه
حبیب بهرامی مددکار ۴۱ ساله، با اشاره به اینکه اعتیاد ۳ حوزه پیشگیری، درمان و کاهش آسیب را شامل میشود و او از سال ۱۳۸۵ کارش را با هدف کاهش آسیب در مؤسسه سیمای سبز رهایی شروع کرده است، میگوید: «من اعتیاد داشتم و بعد از ۹ سال مصرف موادمخدر و ترک اعتیاد، با آگاهی کامل از شرایط این قشر از جامعه تصمیم گرفتم در حوزه کاهش آسیب فعالیت کنم.» بهرامی با بیان اینکه کاهش آسیب یعنی ارائه خدمات به معتادانی که اصلاً تمایلی به قطع مصرف موادمخدر ندارند، میگوید: «ما به این گروه سرنگ و سوزن میدهیم تا دچار بیماریهای عفونی نشوند. بین آنها دارو و وسایل بهداشتی توزیع میکنیم تا بیمار نشوند. برای دچار نشدن به سوءتغذیه به آنها غذا میدهیم. برایشان سرپناه درست میکنیم تا جایی برای خوابیدن داشته باشند. در خلال برنامههای کاهش آسیب به آنها آموزش میدهیم تا بهتر بتوانند زندگی کنند و راههای درست زندگی کردن را یاد بگیرند. آنها را با حقوق اولیهشان آشنا میکنیم و حتم داریم در نهایت این خدمات باعث میشود کیفیت زندگی این گروه تا حدودی از وضعیت ناگوار بیرون آمده و رشد کیفی داشته باشد.»
او به تمایل برخی از این افراد به ترک اعتیاد و نیاز آنها به سرپناه اشاره میکند و میگوید: «ما نیازمند یک مرکز ترک اعتیاد برای ارائه خدمات رایگان به این افراد هستیم. با وجود گشتهای شبانهای که وظیفه انتقال این افراد را به گرمخانه دارند، برخی به دلیل ترس از اجبار برای ترک اعتیاد از حضور در گرمخانه امتناع میکنند. به همین دلیل بسیاری از کارتنخوابهای این محدوده شبها جایی برای خوابیدن ندارند. برای رفع این مشکل در حال رایزنی با شهرداری منطقه هستیم تا بتوانیم در اینجا یک سرپناه شبانه راهاندازی کنیم.»
بهبودیافتگانی که مددیار شدند
مددیاری بعد از ۲۴ سال تخریب
«مونا» مددیار ۴۹ سالهای است که به محض رسیدن به مرکز گذری مشغول کمک کردن به ایمان میشود تا غذاها را داخل بشقاب بریزند. این ساکن قدیمی محله خاکسفید درباره حضورش در اینجا میگوید: «امروز ۲ سال و ۹ ماه و ۱۱ روز است که پاک هستم. ۱۰ سال تزریقی بودم و طی این سالها هر نوع موادی را امتحان کردم. بعد از مصرف ۲۴ ساله موادمخدر و تخریب بهصورت خودمعرف به کمپ رفتم. بعد از ترک دنبال یکی بودم که از من حمایت کند و دستم را جاییبند کند تا خرج خودم را در بیاورم. حدود یک سال و نیم در خیاطی کار میکردم سپس با راهنمایی صاحب کمپ با خانم علیزاده آشنا شدم و در مؤسسه نور سپید هدایت بهعنوان مددیار در کنار ایشان مشغول به کار شدم.» وی ادامه میدهد: «اغلب همراه خانم علیزاده در گشتها حضور دارم و مرکز گذری منطقه ۱۹ هم یکی از همین محدودههای گشتی است.» مونا با اشاره به اینکه خودش روزگاری کارتنخواب بوده و خوب میداند این افراد در چه شرایطی قرار دارند، میگوید: «خدا را شکر میکنم که الان جایی هستم که با نام فامیلیام من را صدا میزنند و دوست دارم هرکاری از دستم بر میآید برای بهبودی این قشر آسیبدیده انجام بدهم.»
رفیق بیکلک مددجویان
قبل از همه در کانکس حضور دارد و در تدارک و تهیه غذای گرم برای کارتنخوابهاست. «ایمان» بهبودیافتهای ۳۲ ساله است که بهصورت ۲۴ ساعته در مرکز گذری کاهش آسیب حضور دارد و وظیفه ارائه خدمات به معتادان کارتنخواب را به عهده گرفته است. وقتی از او درباره دلیل حضورش در اینجا سؤال میکنیم، میگوید: «۱۹ ساله بودم که گرفتار اعتیاد شدم و زمانی به خودم آمدم که دیگر به یک مصرفکننده حرفهای تبدیل شده بودم و فردی خطرناک برای جامعه محسوب میشدم. به مرور زمان از خانواده طرد شدم و دیگر تنها دغدغهام این بود که جنسم را از کجا و به چه شکل تهیه کنم.» او درباره ترک اعتیاد و حضورش در چنین جایی بهعنوان مددکار میگوید: «با کمک یکی از دوستانم که خودش بعد از ترک اعتیاد یک کمپ راهاندازی کرده بود، اعتیادم را ترک کردم.»
ایمان که ۴ سال از پاکیاش میگذرد، با اشاره به اینکه از طریق همان دوستش با خانم علیزاده آشنا شده است، میگوید: «خانم علیزاده دنبال نیروی کار برای استقرار در این کانکس بود و من از ۳ ماه پیش در اینجا مشغول به کار شدهام. اکنون بچههای اینجا من را بهعنوان رفیق بیکلک میشناسند و من هم با عشق و علاقه به کسانی که به خوبی در جریان وضعیتشان قرار دارم خدمترسانی میکنم.»
سرپرست معاونت اجتماعی و فرهنگی منطقه ۱۹
ایجاد مرکز کاهش آسیب عمومی
سرپرست معاونت اجتماعی و فرهنگی منطقه ۱۹ یکی از همراهان ماست که در راهاندازی ایستگاه خدمات کاهش آسیب و تلاش برای ارائه خدمات متنوع دیگر مرتبط با این هدف نقش بسزایی داشته است. «مهدی بصیری» ابتدا از حمام و سرویس بهداشتی که بهزودی قرار است در کنار کانکس راهاندازی شود، خبر میدهد و میگوید: «در اینجا علاوه بر ارائه خدمات کاهش آسیب، شرایطی فراهم شده است که فرد را برای بازگشت به زندگی عادی آماده میکند. اگر چنین فضایی در اینجا نباشد و معتادان از این محدوده رانده شوند به پاتوقی در نواحی یا مناطق دیگر پناه میبرند.» تبدیل این پاتوق به پاتوقی بزرگتر سؤال بعدی ماست که بصیری در جواب آن میگوید: «اینجا به پاتوقی بزرگتر تبدیل نمیشود، زیرا این محدوده از منطقه ۱۹ به دلیل قرارگیری در محدوده بزرگراهی فضایی باسابقه برای تجمع معتادان و کارتنخوابها محسوب میشود و این درحالی است که این مرکز در کاهش آسیب خیلی میتواند کمککننده باشد.» او در ادامه درباره دیگر اقداماتی که قرار است بهعنوان تکمیلکننده این طرح در منطقه اجرا شود، میگوید: «با هدف تکمیل این طرح، هرشب در منطقه ۱۹، ۲ بار گشت ویژه برای ارائه خدمات اجتماعی و انتقال کارتنخوابها به گرمخانه مهر خواهیم داشت، ضمن اینکه دستورالعملی از طرف سازمان خدمات اجتماعی به مناطق ابلاغ شده است که این معتادان بتوانند بهصورت شبانهروزی آنجا بمانند.»
وی ادامه میدهد: «سازمان خدمات اجتماعی بهعنوان سازمان متولی به دنبال انجام برخی اقدامات زیربنایی در منطقه است. برای مثال در یک ماه گذشته یک زمین ۳ هزار و ۵۰۰ متری در کنار بزرگراه آزادگان بهعنوان مرکز خدمات اجتماعی عمومی برای ارائه خدمات، از ترک اعتیاد تا توانمندسازی و کارآفرینی در حال راهاندازی است که میتواند در کاهش آسیب خیلی مؤثر باشد. مطالعات آن توسط سازمان سرمایهگذاری شهرداری در حال اجراست تا هرچه زودتر اجرایی شود.»
معاون حمایتهای سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران
تقویت مراکز مهارتآموزی
معاون حمایتهای سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران نیز در جمع ما حضور دارد. «سعید شرفدوست» با اشاره به اینکه ایستگاه خدمات کاهش آسیب منطقه ۱۹ طی چند ماه گذشته توانسته خدمات خوبی را در این محدوده ارائه کند، میگوید: «اینجا جزء نقاطی بود که با وجود دارا بودن آسیبهای بسیار در معرض دید نبود و زیاد مورد توجه قرار نمیگرفت. ارائه خدمات کاهش آسیب مثل توزیع غذای گرم در این کانکس باعث جذب این افراد و جلب اعتماد آنها شده است. در مرحله بعد ارائه خدمات مشاوره و مددکاری و توزیع اقلام بهداشتی بین مددجویان، بهعنوان اقدامی پیشگیریکننده از بسیاری از آسیبها مؤثر است.» شرفدوست شکلگیری چنین مرکزی را نه تنها عاملی برای تبدیل این پاتوق به پاتوقی بزرگتر نمیداند، بلکه معتقد است: «با توجه به اینکه این خدمات در نقاط پرآسیب شهر تقسیم میشود و پاتوقهای مختلف بهخصوص در فصل سرد سال از چنین امکاناتی بهرهمند میشوند، قاعدتاً مددجویی از محدوده دیگر به اینجا نخواهد آمد و در همان محدوده خود این خدمات را دریافت خواهد کرد.»
او به تلاشهای خانم علیزاده برای ترغیب تعدادی از افراد کارتنخواب این محدوده به ترک اعتیاد اشاره میکند و میگوید: «به نظرم سازمان بهزیستی باید در ایجاد کمپ اعتیاد برای این قشر اقداماتی انجام دهد. ما در شهرداری تهران فقط وظیفه ایجاد زیرساخت را داریم که بیخانمانها بیسرپناه نمانند و در آن به نوعی از سرما محفوظ باشند و غذای گرم دریافت کنند. ما از حدود یک سال قبل خدماتمان را در گرمخانهها ۲۴ ساعته کردهایم، ضمن اینکه در حال ایجاد و تقویت مراکز مهارتآموزی هم هستیم.»