وقتی زنده اند یعنی وجود دارند، حق دارند. هنوز نفس میکشید ولی انگار داشت میمرد، میگفت دلم درد میکنه. معتاد بود، خراب بود، داغون بود، همه اش 27 سال سن داشت، به زحمت میشد تو اون تاریکی قیافه سیاهش که با دود سوزوندن پلاستیک کثیف شده بود و دید. ازش پرسیدم مادرت زنده است، تو مگه عزیز یک خانواده نیستی؟، دق میکنند بدونند اینجوری این وقت شب این جایی، سرش را کرد لای لباسش، گریه کرد … نگاهش خیلی به مرگ نزدیک بود، دور و بری هاش که لوله و پایپ دستشان بود و حلقه دور آتش زده بودند، اسم پنج شش نفر را آوردند، گفتند اونها هم همین جوری بودند، همین جا مردند، اون میشنید صداشون را، راضی بود بمیره تا فقط تمام شه. چرا به دنیا اومده بود؟ چرا اونجا بود، چرا قرار بود اونجا بمیره؟
.
از گشت چهارشنبه هفته پیش که برای توزیع غذا و لباس بین کارتن خواب رفته بودیم و دیدمش، تا همین الان به شکل عجیبی غمگینم، یه غم سنگین از حجم مصیبت هاشون، ته خط بازم مثل همیشه حالم رو زیر و رو کرده… هی به خودم میگم باید قوی باشی، بخاطر دویست و خورده ای زن و بچه که پناه میاورند در طول شبانه روز به مرکز. ولی شما که این دل نوشته رو می خونی، تنهایی بین “تن” ها بودن خیلی دردناک تره. حال و روز کارتن خوابها و فعالین حوزه کاهش آسیب چه غریبانه ست این روزها.
در سالی که گذشت چه آدمهایی که آمدند برای بازدید و چه قول ها که دادند و رفتند، هیچ کار جدی و زیربنایی انجام نشد، هیچ حمایت مالی قابل توجهی انجام نشد، بودجه ای اختصاص نیافت، گفتند شما با #خیرین و #مسولیت_اجتماعی بچرخانید، به کمک مردم بچرخاندیم؟! تا کی؟ تا کجا؟
.
فعالین رسانه ای باید بپرسند این پرسش را که بودجه های آسیب های اجتماعی و اعتیاد کجا هزینه میشه؟ به کجا داده میشه؟ به چه کسانی داده میشه؟ خرج طرح های بی سر و تهی میشه که مدیر فلان سازمان میخواهد موفقیتش را به اسم خودش تمام کنه، کاش موفق بود، کاش مشورت کرده بودند سرش، کاش هرکسی جای خودش بود در این سرزمین، هر کسی کاری را می کرد که در آن تخصص دارد و تجربه یا لااقل سر سوزنی آگاهی… آخر سال است دوباره، کیلو کیلو آمار میخواهند از سازمان ها. آمار میدهند و خودشان از خودشان تقدیر می کنند. در سالی که با بحران کرونا و بیشترین تعداد مددجوها روبرو بودیم، چقدر به افراد آسیب دیده و کارتن خواب ها پرداخته شد، چقدر خانواده های در معرض آسیب را حمایت کردیم؟ خیلی زود این آسیب ها به در خانهها می رسد، سعادتمند نخواهد شد کسی که به سعادت جامعه فکر نکند. خواه مسئول، مدیر باشد یا مجری قانون…
سپیده_علیزاده بهمن ۹۹